آسمان آبی
فریاد من از غم عشق نیست...
سرما....
سکوت بی پروای آسمان...
خیالات خیابان غرق در مه ابهام زمین...
نمیبینمش"آسمان را میگویم"
بشکنش...
بشکن این شیشه ی وحشت
که سرمایش عجب سرمای خوفناکیست
به آتش بزن
من پشت سرت هستم.......
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در چهار شنبه 16 آذر 1390برچسب:آسمون آبی,سرما,بشکن,شیشه ی وحشت,مه ابهام, ساعت
9:42 توسط محسن| نظر بدهيد |
Power By:
LoxBlog.Com |