آسمان آبی

فریاد من از غم عشق نیست...

گفت:"چه رنگی؟"

آسمان بارید

نگاهش نکردم

گفت

چه رنگی؟

بادی وزید

هیچ نگفتم

گفت

چه رنگی؟

درختان چرخیدند

قلبها تپیدند

سر بر نیاوردم

...

کبوتر ها پریدند

خواستم سر بالا کنم

بگویم به رنگ دل تو

..

رفته بود...

ابر ها باریدند....

نوشته شده در سه شنبه 10 آبان 1390برچسب:بارید,باران,آسمان,ساعت 18:31 توسط محسن| |


Power By: LoxBlog.Com