گفتند اینجا سرای مجانین است و بس
.
چشم انتظاران همگی اینجا خانه دارند
.
شلوغ ترین خانه ی تنهاترین بود و بس
.
حالا تک و تنها نشسته، هنوز مجنون مانده ام
.
.
.
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در سه شنبه 10 آبان 1390برچسب:
تنها ترین,
خانه,
مجنون,
قصه,
ساعت
18:5 توسط محسن
| |